به گزارش راهبرد معاصر؛ چالش های سیاسی در عراق بالا گرفته و در این میان برخی به دنبال دخالت و تغییر موازنه دولت به نفع خودشان هستند و برخی در تلاشند تا اتحاد درونی را حفظ کنند. در همین خصوص با«هادی سیدافقهی»، کارشناس غرب آسیا مصاحبه ای داشته ایم که در ادامه می خوانیم.
*جناب افقهی! ارزیابی شما از انتخابات پارلمانی و آینده دولت عراق و چالش های ایجاد شده چیست؟ چه کسی در پشت صحنه انتخابات عراق در حال بازیگردانی است؟
انتخابات پارلمانی عراق توسط آمریکا، انگلستان، عربستان سعودی و امارات به عنوان بازیگران اصلی و در پشت صحنه رژیم صهیونیستی کاملا مهندسی شده بود. شاید بپرسید که جایگاه دولت عراق در این سیستم کجاست؟ آنها فقط مجری بودند و طراحی و محاسبات و مدیریت عالی و اشراف عالی تحت پوشش سازمان ملل اما توسط همین چند کشور انجام گرفت. سخت افزار رای گیری که قرار بود الکترونیکی صورت بگیرد توسط کره جنوبی ساخته شد، خود برنامه و خوانش آرا توسط کشور استرالیا تدوین شده بود و خروجی نهایی آرا و سرور آن در کشور امارات متحد عربی بود و نه در داخل عراق و دولت عراق فقط اجرای انتخابات را برعهده گرفت.
مدیریت انتخابات در پشت صحنه چیده شده بود که احزابی که با آنها همسو و همنوا هستند و با ایران زاویه دارند بالا آمدند و احزابی که ضد آمریکا و اسرائیل بودند و با ایران زاویه ندارند و طرفدار حشدالشعبی هستند همه پایین ماندند. با شناختی که خیلی از کارشناسان و تحلیلگران از اوضاع عراق داشتند، میدانستند که وضعیت هرکدام از این احزاب شیعه، کرد و سنی در چه سطحی است.
وقتی نتایج اولیه آرا با شمارش الکترونیک ظاهر شد، آرام آرام شک و تردیدها آغاز شد که این برخلاف نظرسنجیها و جو عمومی است که آنجا حاکم بود. به هر حال اعتراضها آغاز شد و اول به کمیساریای عالی سازمان ملل اعتراض شد و کمیساریا هم در واقع چندین بار اقرار کرد که خطا شده و تخلفاتی صورت گرفته اما قضیه را به نحوی جمع و جور کرد که تخلفات آنقدری نبوده که به نتیجه کلی انتخابات آسیب بزند.
معترضین با ادله و اعداد و ارقام و شمارش دستی و بصورت رندوم متوجه شدند که چقدر بین رایگیری به صورت الکترونیک و رای گیری بهصورت دستی فرق است. دادگاه عالی فدرال بعد از رسیدگی به شکایت متخلفین اعلام کرد که بله تخلفاتی شده و اصلا نباید به صورت الکترونیک رایگیری می شد و باید به صورت دستی آرا شمارش می شد ولی نهایتا بر نتایج انتخابات دستکاری شده صحه گذاشت. از آن بهبعد حوادث وارد فاز دیگری شد و حالا منتخبین مردم انتخاب شدند، فراکسیون بزرگتر کیست؟ فراکسیون کوچکتر کیست؟ شیعیان، سنیها و کردها هرکدام چقدر رای آوردند و خواستند یکسری ائتلافهایی را بوجود بیاورند که این ائتلافها خیلی شکننده بود.
*جریانهای طیفی که در عراق در حال فعالیت هستند و ادعاهای جدید مطروحه نیروهای صدر در خصوص یک نخست وزیر جدید به جز نوی مالکی را چطور ارزیابی می کنید؟
ببینید جلسه اول پارلمان با ریاست مسنترین عضو پارلمان و منشیهایش شکل میگیرد. جلسه را آقای محمودالمشهدانی که قبلا هم رئیس پارلمان بوده و اهل تسنن است اعلام میکند و ریاست آن را بر عهده میگیرد. گفتند که بزرگترین فراکسیون باید خود را اعلام کند، احزاب و گروههای شیعه با نمایندگان منتخب مستقل بزرگترین فراکسیون را تشکیل دادند متشکل از ۸۸ نفر و اعلام کردند که ما بزرگترین فراکسیون هستیم.
مفهوم این است که چون نظام حکمرانی در عراق یک نظام پارلمانی است و هم رئیس جمهور، هم نخستوزیر و هم رئیس پارلمان باید از درون مجلس انتخاب شوند. محمودالمشهدانی به محض اینکه اعلام کرد که فراکسیون بزرگتر شیعیان ضد آمریکا، دولت القانون و النصر والفتح و.. هستند، یک عده از طرفداران آقای مقتدیصدر یعنی همان فراکسیون سائرون حمله کردند و این رئیس مجلس را جلوی دوربینهای مجلس کتک زدند که حالش بد شد و به بیمارستان منتقل شد.
در غیاب وی طرفداران مقتدیصدر رایگیری کردند و اعلام کردند که آقای حلبوسی رئیس پارلمان شد. دادگاه فدرال تا الان کار هیئت رئیسه و پارلمان را متوقف کرده که این شکایت که آنها رئیس مجلس را کتک زدند و فراکسیون بزرگتر را مورد توجه قرار ندادند، باید رسیدگی شود .احتمالا رای آقای حلبوسی و ریاست او بر مجلس ابطال میشود و دوباره باید یک رئیس پارلمان دیگری انتخاب کنند.
پارلمان هماکنون تعطیل است، در مرحله سوم یعنی طرح آمریکاییها هستیم که شیعه را در مقابل شیعه قرار بدهند، یعنی یک طرف شیعه فراکسیون سائرون به رهبری آقای مقتدی صدر است که با ایران زاویه دارد و متاسفانه برخی از اعضای سابق حزب بعث و فرزندان شخصیت های نظامی صدام هم در آن فراکسیون و در جریان مقتدی صدرهستند.
مسعود بارزانی تلاش میکند که ائتلاف تشکیل بدهد. در اینجا چند جلسه خود فراکسیون شیعهها، جریانها و گروههای سیاسی شیعه یعنی هم آنهایی که متمایل به رویکرد ملیگرا و بعثی و آمریکایی هستند که در راس آنها مقتدیصدر می باشد در مقابل جریانها سیاسی که ضد آمریکایی هستند و نامشان را بردم، جریان الفتح به رهبری هادی عامری است و دولت القانون به رهبری آقای نوری مالکی است؛ جریان الحکمه به رهبری آقای سیدعمار حکیم است، جریان النصر به رهبری آقای حیدر العبادی است و جریان مستقل که تمام شیعهها به جز آقای مقتدیصدر در این چارچوب با هم هماهنگ هستند.
*گروه های شیعی برای برهم نخوردن اتحاد در حال فعالیت هایی هستند! تا جلوی طرح آمریکاییها برای جنگ شیعی شیعی را برهم بزنند؛ در این خصوص تحلیلتان چیست؟
برای اینکه اقتدار شیعی شکسته نشود و طرح آمریکا موفق نشود دارند با آقای مقتدیصدر صحبت میکنند که بیا با هم توافق و تفاهم کنیم که شکافی در بیت شیعی و در اقتدار شیعی ایجاد نشود و طرح آمریکا خدایی نکرده پیروز نشود که تشکیل پارلمان و نخست وزیر بدهد.
تاکنون ظاهرا یک توافقات اولیهای شده بین مقتدیالصدر از یکسو و چارچوبهماهنگی شیعیان مختلف از سوی دیگر. چارچوب هماهنگی میگوید آقای نوریمالکی باید نخستوزیر باشد و آقای مقتدیالصدر ظاهرا با این حرف مخالف است و معتقد است که آقای مصطفی کاظمی باید دوباره نخستوزیر شود و اینها با هم بشدت مخالف هستند. تاکنون بهجز آقای نوریمالکی که میتواند نخستوزیر باشد قرار است یک نفر دیگر نخستوزیر باشد که نه آقای مصطفی کاظمی باشد و نه آقای نوری مالکی و یک نخست وزیر توافقی دیگر باشد.
رئیسجمهور هم همچنین آقای برهم صالح نباید باشد. تکلیف آقای محمد حلبوسی که خودش را رئیس پارلمان اعلام کرده را دادگاه فدرال باید تعیین کند که آیا جلسهای که منجر به انتخاب ایشان شد جلسه قانونی و مشروع بوده یا جلسه غیرقانونی و نامشروع! ائتلافها هماکنون در حال رایزنی هستند که بزرگترین فراکسیون را تشکیل دهند و قطعا اگر آقای مقتدیصدر با چارچوب هماهنگی به توافق برسد، بزرگترین فراکسیون شیعهها میشوند.
حال باید برای حفظ وحدت ملی و حق دیگر مولفههای عراق یعنی کردها و سنیها در تشکیل حکومت و توزیع وزارت خانهها باید توافق کنند ولی فراکسیون بزرگتر باید شیعه باشد چون ۶۲ درصد مردم عراق شیعه هستند و بقیه کرد و سنی هستند. ما در عراق در مرحله دوراهی آشوب، آنارشی، جنگ شیعه و شیعه و جنگ داخلی هستیم و تفاهم و مصالحه و اینکه هرکس به حق خودش باید برسد هستیم.
*سفر سردار قانی و تلاش برای ایجاد وحدت بین دو گروه شیعی را چطور ارزیابی می کنید؟
سردار قاآنی به منظور آشتی و نزدیکی افکار، همکاری و هماهنگی ها و حفظ وحدت شیعه و وحدت به عراق سفر کردهاند و قبلا هم سردارسلیمانی این کار را میکرد، ولی الان چون آمریکا میخواهد یک گسل شدید و عمیقی درمیان شیعیان ایجاد کند، وظیفه جمهوری اسلامی است که اجازه ندهد طرح آمریکا موفق شود و برود با نصیحت و مشاوره و رفع سوتفاهم ها و نزدیک کردن دیدگاهها اول در درون بیت الشیعی و بعد در بین مولفههای سنی، کرد و شیعی طرح آمریکا را خنثی کنیم.
ظاهرا یک موفقتهایی کسب شده؛ ابتدا ایشان با مسئولین اتحاد و چارچوب هماهنگی و همین روسای گروههای شیعه یعنی فتح و نصر و دولت قانون ملاقات کردند و صحبتهای خوبی کردن و بعد اقدام به دیدار با آقای مقتدیصدر کردند و آنگونه که خبرهای اولیه شنیدیم یک موفقیتهایی ایجاد شده و آقای مقتدیصدر بشدت معتقد است که باید اکثریت و اقلیت شود.
خیلیها معتقد هستند که باید دولت ائتلاف ملی تشکیل شود و اکثریت و اقلیت راه به جایی نمیبرد. ظاهرا چارچوب هماهنگی قبول کرده که آقای مالکی نباشد چون اول اصرار میکردند که آقای نوری مالکی رئیس جریان دولت قانون نخست وزیر شود اما چون بین آقای نوری مالکی و آقای مقتدیصدر یک خصومت قدیمی بوده به شدت آقای مقتدیصدر روی آقای نوریمالکی حساس و مخالف است که ایشان نخست وزیر شود ولی باید ببینیم که اگر آقای نوری مالکی و مصطفی کاظمی نخست وزیر نشود پس چه کسی باید نخستوزیر شود که مقبول عامه باشد سردار قانی هم در همین راستا و هم به این خاطر که گروههای مختلف سیاسی باهم بنشینند و مسائل را با مشورت و تفاهم باهم حل کنند سفر کردهاند.
*یکسری ادعا ها از سوی رسانههای ضد مقاومت عنوان شده که ایران را متهم به کارشکنی در تشکیل دولت در عراق کردند و میخواهند اعتبار جمهوری اسلامی را در عراق کمرنگ کنند ارزیابیتان در این خصوص چیست؟
ورود سردار قانی به عراق قانونی بوده و مثل آمریکاییها دزدانه و بدون هماهنگی و رعایت استقلال و تمامیت ارضی و قوانین دیپلماتیک نبوده و نیست؛ اتفاقا این آمریکاست که در تمام مسائل دخالت میکند هر کسی دلش بخواهد می رود و هرکسی بخواهد می آید، ترور شخصیت ها و دخالت ها و ... ایران اینگونه عمل نمیکند.
خیلی از گروههای سیاسی کرد و سنی و شیعه معتقد هستند که تمام این بحرانها را سفارت آمریکا و سفیر آمریکا مشخصا و سفارت انگلیس و سفیر انگلیس باعث شدهاند. بنابراین دشمن این را میگوید که ایران دخالت میکند و ایران چون طرح آنها را خنثی میکند و چون دارد کل مردم عراق و به ویژه جریان شیعه را دعوت به آشتی و مصالحه میکند طبعا آنها خشمگین هستند همانگونه که طرح امنیتی آنها را که با ایجاد داعشدر دست داشتند، شکست دادیم چنانچه کمک کردیم که حشدالشعبی تشکیل شد و آموزش دادیم و حتی شهید دادیم و بالاخره طرح آمریکا با ایجاد داعش تروریست و ضد بشر شکست خورد.
الان هم در واقع به دنبال شکست داعش سیاسی آمریکا هستیم، دخالت مستقیم نمی کنیم بلکه نصیحت میکنیم و نه دخالت، در واقع اگر ایران میتوانست دخالت کند که گروههای شیعه طرفدار ما در انتخابات کم نمیآوردند ولیکن اینها آنقدر نجیب بودند که با وجود اینکه ادله متقن دارند که در انتخابات تقلب شده برای حفظ آرامش و حفظ منافع کشور رای ظالمانه دادگاه فدرال عراق را پذیرفتند و گفتند که چرا ما پذیرفتیم.
آنها گفتند با وجود آنکه ما ادله کافی و وافی در تقلب در انتخابات داریم اما دیگر نمیخواهیم بیشتر از این مقاومت کنیم که خدایی نکرده جنگ شیعه با شیعه راه بیافتد. ما برای جلوگیری از جنگ شیعی شیعی و وحدت و حفظ انسجام و وحدت عراق و حفظ مصالح عالی عراق ما تسلیم رای دادگاه میشویم. این هم با نصیحت ایران بوده که اگرچه حق با شماست ولی اگر بخواهیم تا آخر ایستادگی کنید امکان جنگ شیعی شیعی وجود دارد که این صددرصد به نفع آمریکا و انگلیس و عربستان و رژیم صهیونیستی و امارات است. بنابراین حضور ایران جز خیر، برکت و دلسوزی و نصیحت و ارشاد نبوده و نه به کسی دستور میدهد و نه از کسی حساب کشی میکند.